مشاهده: توازن مجدد سرمایه داری – موردی برای مشاغل هدفمند

توسط Srikumar Misraزمانهای پر سر و صدا می توانند بستر علتی مورد نیاز را برای برخورد با مشکلاتی که مدتهاست در آن جوش خورده اما احتمالاً هنوز جوش نیاورده اند فراهم کنند. بنابراین ، آیا این دوره پر فراز و نشیب فرصتی برای ارزیابی انتقادی یک مشکل بزرگ که مدتهاست جهان با آن روبرو بوده و پیامد مستقیم آن را فراهم می کند ، فراهم می کند؟ مشکل این است که سرمایه داری به بیراهه رفته است. هنوز جوش نیامده است ، اما به حالت نزدیک شدن دما تغییر می کند.

گمراهی سرمایه داری

از ماه آوریل – اپل ، گوگل ، فیس بوک ، مایکروسافت و آمازون ارزش 7.7 تریلیون دلار را جمع کرده اند – در کمتر از 5 ماه تقریبا 3 تریلیون دلار افزایش یافته است. این چشمگیر است. این بازارها می توانند به کسب و کارهای دور افتاده با ارزیابی های بی ارزش پاداش دهند. س isال این است که واقعاً چارچوب بازارهای دریافت جوایز دوش چیست – به نظر می رسد که یک بعدی است ، فقط با یک تمرکز تنها روی یک خط پایین. هیچ ملاحظه سه گانه ، هیچ ذی نفع وسیع تری ، و نه تأثیر گسترده تری بر جهان و نژاد بشر بازی نمی کنند. ظاهراً فقط یک عدد از ارزش فعلی آینده تقطیر شده است.

در همین حال ، در هند ، با ساختار بازار بسیار متفاوت از ایالات متحده ، ثروت ثروتمندترین تاجر هندی ، با شهرت پذیرفته شده از مدیریت روابط قوی با دولت ها طی دهه ها ، با 46٪ افزایش به 80 میلیارد دلار رسید. .

میزانی که سرمایه داری از اصول نهفته در شایسته سالاری ، حل مسئله ، ثروت و ایجاد مالکیت اقتصادی به یک مکانیزم بسیار کارآمد و احیاکننده از تمرکز شدید ثروت و قدرت فاصله گرفته است – بسیاری را نگران می کند که سرمایه داری برای مدت طولانی گمراه باشد اکنون.

آیا شکل خالص سرمایه داری چنین الگوی انحصاری را پرورش داده است؟ احتمالا نه. این یک شکل پیچیده از سرمایه داری است که ریشه دوانده است ، به کمک ترکیبی کشنده از نهادهای حداکثر کننده زیر سیستم. این شکل پیچیده ، من آن را سرمایه داری متمرکز می نامم ، مانند یک اردوگاه کار اجباری است – میلیون ها نفر را به عنوان اسیر نابرابری و نابرابری ترک می کند در حالی که قدرت ها قدرت بیشتری پیدا می کنند و از اثرات تمرکز قدرت اقتصادی خود غافل می شوند.

اکثر منتقدان خوش فکر شکل کنونی سرمایه داری مانند توماس پیکتی ، رابرت رایش یا راغورام راجان در واقع همه اظهار می کنند که ما به سرمایه داری نیاز داریم. اینها افراد با ذهنیت سوسیالیستی نیستند. نقطه مقابل سرمایه داری تمرکز سوسیالیسم نیست ، عکس آن در واقع همان چیزی است که قرار است مدل مناسب سرمایه داری باشد.

سرمایه داری فراری در خرقه دموکراسی

هر بحثی پیرامون سرمایه داری فراری منجر به بحث و گفتگو در زمینه تنظیم مقررات می شود ، و این امر بلافاصله به دفاع صحیح و خشن از آزادی ، نیروهای بازار ، نزدیکی به عنوان نتیجه تنظیم مقررات دولت منجر می شود – و در نهایت اصل دموکراسی است. تلاشهای بازار و نهادهای نظارتی تاکنون بسیار خاموش و غیرمستقیم بوده است ، و در نتیجه پارامترهایی مانند ESG – معیارهای زیست محیطی ، اجتماعی و حاکمیت یا CSR – مسئولیت اجتماعی شرکتها را به ارمغان آورده است. همه اینها فقط در بهترین حالت می توانند ضعیف توصیف شوند و به شکل های پیچیده تری از لباس پوششی منجر شوند.

چند پارامتر ساختاری الگوی تجاری و اقتصادی ذاتی وجود دارد که به این سرمایه داری فراری در محیط بازارهای آزاد در یک دموکراسی لیبرال دامن می زند. اولین مورد ، مالی سازی است.
مقیاس بزرگتر بخش مالی در مقابل اقتصاد واقعی زیربنایی ، هسته اصلی سرمایه داری فراری است. همانطور که رانا فروهر ، ستون نویس تجارت آمریکایی در مورد آن نوشت ، برخی از این ارقام حیرت آور است – فقط حدود 15٪ از کل پول موجود در سیستم بازار در اقتصاد واقعی استفاده می شود ، 85٪ در حلقه بسته مالی خود باقی می ماند و باعث غنی سازی می شود افراد بسیار باانگیزه و خودمحور و در حالی که اکثریت افراد را پایین نگه می دارد ، یک درصد بالای افراد را به سمت بالا سوق می دهد. مالی سازی همچنین مسئول اولویت قریب به اتفاق سرمایه داری سهامداران است که غالباً با رفتار مسئولانه شرکت های بزرگ در تضاد است.

و دومین پارامتر ساختاری که در مقایسه با پارادایم های تجاری سه دهه پیش متفاوت است ، ماهیت مارپیچی ذاتی فناوری دیجیتال است – موشکی که توسط اثرات شبکه بزرگ و دامنه توزیع بدون محدودیت تأمین می شود.
و هنگامی که این ساختار کنترل نشده باقی بماند ، مجبور است نهادهای انحصاری بسیار بزرگی را ایجاد کند که نه تنها در مدل های تجاری ، بلکه در دریاچه داده های عظیم اطلاعات دیجیتال که به منبع بی پایان دارایی های قابل فروش تبدیل می شوند ، خفه شوند. در این محیط تعجب آور نیست که مشاهده می شود ارواح مانند گوگل و فیس بوک از کنترل خارج شده و به سطوح بالاتر سلطه و انحصار خود می رسند.

مشاغل هدفمند

برقراری تعادل در میدان های بازی و عملی ساختن سرمایه داری واقعی نیاز به اقدامی هدفمند دارد. مدل های تجاری و هدفمند هدف گذاری نه تنها یک گزینه نیستند ، من عقیده دارم که این تنها راه حل برای مقابله با این مشکل است.

اولاً ، تکامل درک و روایت قوی از هدف در تجارت ، زیرا در اینجا عدم وضوح کافی وجود دارد – مشاغل هدفمند همان مشاغل اجتماعی نیستند. هدف یک اصل عمیق تر اما ملموس برای دلیل وجود یک کسب و کار است – دلیل وجود آن (چه یک شرکت تازه تاسیس یا یک شرکت چند ملیتی) و اینکه چگونه از نظر ترکیبی از اقتصاد تأثیر گسترده ای بر یک جامعه یا جهان خواهد داشت ، رفاه و پیشرفت بشریت و زمین و در عین حال بیشتر از قدرت ناب بشریت.

هدف باید یک چارچوب عمیق و در عین حال عملیاتی برای یک کسب و کار باشد – منظور از بیان آن نیست بلکه به معنای باور کردن و تمرین آن در دفتر کار و اتاق هیئت مدیره است. انگیزه اصلی برای یک کار هدف محور هنوز ایجاد یک شرکت رشد اقتصادی برتر و برهم زننده بازار پیشرو است – اما این تنها انگیزه نخواهد بود.

رهبری روشن فکر به همان اندازه مهم است. هدف در تجارت فقط در صورت وجود معتقدین می تواند در مقیاس پرورش یابد. رهبران کسب و کار باید خودشان با یک حس هدف تکامل پیدا کنند و این نیاز به بحث و بررسی گسترده در بین مدیران شرکتهای جهانی و بنیانگذاران کارآفرینی دارد.

وقتی معیارهای ارزیابی مدیران عامل خود (به طور داوطلبانه یا اجباری) توسط هیئت مدیره به گونه ای ساخته می شوند که هدف را به وضوح منعکس می کنند ، ساده لوحانه خواهد بود اگر بگوییم سرمایه داری خالص سهامداران و اهداف گسترده تر هرگز مغایرتی نخواهد داشت ، زمانها و هدفهایی باید وجود داشته باشد برگ برنده در این زمان ها ایجاد رهبران روشن فکر پیشنهادی دشوار است و ممکن است در کوتاه مدت به محرک های بیرونی نیاز داشته باشد. همانطور که تنظیم مقررات خارجی حیاتی است ، خودتنظیمی از طریق رهبری تجاری موثر و روشن نیز به همان اندازه مهم است. ما باید بنیانگذاران و مدیران عامل را با هدف استثنایی پاداش دهیم و آنها را بشناسیم.

در همین حال ، با گمراهی سرمایه داری ، نابرابری امروز با نرخ بالاتری به بیراهه می رود ، و این هنگامی نتیجه می گیرد که این شکل از سرمایه داری کار کند. چین ، که رهبر نخست آن زمانی اقتصاددان فرانسوی توماس پیکتی و انتقادات گسترده او از سرمایه داری غربی را تحسین کرده بود ، اکنون در حال بررسی ممنوعیت کتاب اخیر پیکتی است که به نابرابری در بسیاری از اقتصادها – از جمله چین – می پردازد. زمان های کنونی ارز را برای برخی از توازن مجدد دشوار و اصلاحات سخت پیامدهای ناخواسته سرمایه داری فراهم می کند.

(نویسنده ، Srikumar Misra ، یک کارآفرین و بنیانگذار Milk Mantra ، یک تجارت مواد غذایی لبنی در هند است)

(توجه: نظرات بیان شده در این ستون از نظر نویسنده است. واقعیت ها و نظرات بیان شده در اینجا منعکس کننده نظرات www.economictimes.com نیست)