پدربزرگ ICU ، که بچه های بیمار و نارس را گهواره می کرد ، درگذشت

این نام های مستعار بود که دیوید داتچمن با داوطلب شدن به مدت 14 سال در مراقبت از كودكان آتلانتا در اسكاتلندی رایت به دست آورد.

هر سه شنبه و پنجشنبه ، داتچمن برای راحتی و مراقبت از نوزادان بیمار و نارس به بیمارستان می رفت.

خانواده وی گفتند که در 14 نوامبر ، داتچمن در سن 86 سالگی درگذشت ، تنها 17 روز پس از تشخیص سرطان لوزالمعده در مرحله چهارم.

سوزان لیلی ، دخترش ، به سی.ان.ان گفت: “ما از هر دقیقه از هر روزی که با این شوهر ، پدر و پدربزرگ بزرگ دیدار می کنیم سپاسگزاریم.”

چرا او را “بچه نجوا” صدا کردند

بسیاری از افراد فقط در صورت نیاز پزشکی یا فوریت ، وارد بیمارستان می شوند. اما داتچمن مانند اکثر مردم نبود.

او کار خود را با کار در فروش بین المللی گذراند – و پس از بازنشستگی ، تصمیم گرفت داوطلب شود.

لیلی گفت: “او در یک قرار ملاقات با فیزیوتراپی در ساختمان همسایه بود و بیمارستان را دید و فقط در آنجا ظاهر شد.” “او گفت ،” من می خواهم با بچه ها كاری كنم. ”

لیلی گفت که این منجر به عمل بعدی او می شود: تبدیل شدن به “کودک نجوا”.

جوانا اسلید ، یک پرستار در مراقبت از کودکان در آتلانتا ، که به مدت هشت سال در بیمارستان با داتچمن کار کرد ، گفت که او هرگز کودکی را در آغوش او گریه نکرده است.

اسلید گفت: “او حضور بسیار آرامش بخشی برای فرزندان ما بود.” “وقتی والدین یا خانواده نمی توانند آنجا باشند ، او همیشه آنجا بود تا کودک را نوازش کند.”

پرستار جوانا اسلید گفت "هرگز کودکی را در آغوش خود گریه نکردم."

داوطلب شدن در بخش مراقبت های ویژه نوزادان آموزش های تخصصی را می طلبد. وقتی داتچمن آموزش خود را به پایان رساند ، در سراسر بیمارستان به خوبی شناخته شد و اغلب با خانواده هایی که ملاقات می کرد روابط طولانی برقرار کرد.

لیلی گفت: “او واقعاً با لمس باورنکردنی نوزادان را آرام می کرد.” “و سپس ، اغلب والدین آنها.”

لیلی افزود: “او همیشه می گفت که تأثیر روی او بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکر می کرد روی آنها داشته است.

جامعه وی به احترام او رژه رانندگی برگزار كرد

هنگامی که تشخیص داتچمن مشخص شد ، کارکنان بخش بهداشت کودکان در آتلانتا و “بچه های” او شروع به نشان دادن “پدربزرگ ICU” خود کردند که او برای آنها چقدر معنی دارد.

اسلید و کارکنان بخش بهداشت کودکان در آتلانتا رژه رانندگی را در مقابل خانه اش ترتیب دادند که دارای یک کامیون حمل و نقل NICU و اتومبیل های تزئین شده با بادکنک ، قلب و آرزوهای خوب بود.

لیلی گفت: “عشق قابل لمس بود.” “در هنگام غم و اندوه شما هر کس می تواند بگوید یا انجام دهد بسیار کم است ، اما خانواده ما قطعاً ریختن عشق را از کسانی که او لمس کرده تشخیص داده و از آن قدردانی می کنند.”

اسلید اظهار امیدواری کرد که میراث داتچمن در آینده نیز آسایش خانواده ها را فراهم کند.

“من مطمئناً امیدوارم خانواده هایی که فرزندی را از دست داده اند با دانستن وجود پدربزرگ ICU با آغوش باز در انتظار دلجویی از آنها کمی راحت باشند.”