آنچه که عیسی واقعا گفت: در مورد بهشت و جهنم

Nیکی از ما را دوست دارد به فکر کردن در مورد مرگ وجود دارد اما زمانی که ما را انتخاب. این ویروس گسترش می یابد

توسط PATRIS-FUN در 19 اردیبهشت 1399

Nیکی از ما را دوست دارد به فکر کردن در مورد مرگ وجود دارد اما زمانی که ما را انتخاب. این ویروس گسترش می یابد و بیمارستان و پر و سیستم های غرق شده. ما بزرگترین نگرانی های شخصی و ملی هستند برای بقا است. اما برای بسیاری از مردم – حتی در غیر این صورت سالم — بحران است به طور غیر منتظره افزایش شبح مرگ خود ما ثابت همراه حتی اگر بسیاری از زمان ما بهترین های ما به آن را نادیده بگیرد. و یا در بیشتر زمان عادی سعی کنید به آن را از خنده. جدید ترین و به یاد ماندنی تلاش شد NBC سر و صدا ضربه سری کمدی های خوب محل; اما طنز حتی وجود دارد ریشه دقیقا در ترور به عنوان النور Shellstrop و اصحاب او به شدت کار می کرد برای جلوگیری از مرگ آنها سزاوار در جای بد و عذاب ابدی.

ترس است و باستانی به عنوان تمدن قدیمی ترین بازمانده سوابق. قهرمان حماسه گیلگمش writhes درد شدید در چشم انداز هزینه های ابدیت groveling در گرد و غبار خورده شدن توسط کرم ها. چند نفر امروز ممکن است به اشتراک گذاری گیلگامش را ترور آگاهانه زندگی برای همیشه در خاک است. مقدار زیادی اما قبل از امکان ابدی بدبختی است. احتمالا این زمان خوبی برای کمک به مردم درک کنند که آن را به سادگی نمی خواهد که در راه است.

وجود دارد بیش از دو میلیارد مسیحیان در جهان اکثریت قریب به اتفاق آنها معتقدند در بهشت و جهنم. شما می میرند و روح خود را می رود یا به سعادت ابدی و یا عذاب (یا برزخ در مسیر). این درست است حتی در زمین افزایش "نونس": آمریکایی ها همچنان به پیش بینی یک نسخه از جایگزین های به تصویر کشیده شده در این جای خوب: صرف نظر از مذهبی اجبار 72 درصد بر این باورند در تحت اللفظی بهشت 58 درصد در تحت اللفظی جهنم.

اکثریت قریب به اتفاق این افراد به طور طبیعی فرض کنیم این چیزی است که خود عیسی مسیح آموخت. اما این درست نیست. نه عیسی و نه کتاب مقدس عبری او تفسیر تایید این دیدگاه که روح رفتگان رفتن به بهشت یا ابدی درد.

بر خلاف بسیاری از یونانیان باستان یهودیان به طور سنتی اعتقاد نداشت روح می تواند در همه وجود دارد و جدا از بدن است. در مقابل برای آنها روح تر بود مانند "نفس." اولین انسان, خدا, آدم, آغاز شد به عنوان یک توده خاک رس; سپس خدا "نفس" زندگی به او (پیدایش 2: 7). آدم زنده ماند تا زمانی که او متوقف تنفس. سپس آن را گرد و غبار به گرد و غبار و خاکستر به خاکستر.

یهودیان باستان فکر می کردم که درست شد از همه ما. هنگامی که ما توقف تنفس نفس ما هر جای رفتن نیست. آن متوقف می شود. بنابراین بیش از حد "روح" نیست و همچنان در خارج از بدن و موضوع را به مرگ لذت و یا درد. آن وجود ندارد دیگر هیچ.

عبری کتاب مقدس خود فرض می شود که مرده به سادگی مرده—که بدن آنها نهفته است در قبر و هیچ آگاهی هرگز دوباره. درست است که برخی از شاعرانه نویسندگان برای مثال در نوشتهها استفاده مرموز اصطلاح "Sheol" برای توصیف یک فرد جدید موقعیت. اما در اکثر موارد Sheol است که به سادگی یک مترادف برای "آرامگاه" یا "گور است." از آن جایی که در آن کسی که در واقع می رود.

و به این ترتیب سنتی بنی اسرائیل ندارند و در زندگی پس از مرگ, تنها مرگ, پس از مرگ است. این چیزی است که ساخته شده پس از مرگ ماتمزده: هیچ چیز می تواند یک زندگی پس از مرگ وجود شیرین از آنجا که وجود دارد هیچ زندگی وجود ندارد و در نتیجه هیچ خانواده و دوستان و مکالمات غذایی و نوشیدنی – بدون همدلی حتی با خدا. خدا را فراموش نکنید فرد و شخص نمی تواند حتی عبادت است. ترین یکی می تواند امید برای خوبی بود و به خصوص زندگی در اینجا و اکنون.

اما یهودیان شروع به تغییر مشخصات خود را در طول زمان اگر چه آن را بیش از حد هرگز درگیر تصور بهشت و یا جهنم. حدود دو صد سال قبل از عیسی مسیح یهودی متفکران شروع به این باور است که وجود دارد تا به حال به چیزی فراتر از مرگ—یک نوع از عدالت آمده است. یهودیان مدتها بر این باور بودند که خدا بود خداوند تمام جهان و تمام مردم هر دو زنده و مرده است. اما مشکلی که فکر می شد قابل لمس: خود خدا مردم اسرائیل به طور مداوم شدت و frustratingly رنج می برد, از, طبیعی, فاجعه بحران های سیاسی و, مهمترین, نظامی شکست. اگر خدا را دوست دارد مردم خود و مستقل است بیش از تمام جهان چرا مردم خود را تجربه خیلی فاجعه ؟

برخی از متفکران آمد تا با یک راه حل که توضیح داد که چگونه خدا را در مورد عدالت اما دوباره یکی که نمی شامل سعادت ابدی در بهشت بالا یا عذاب ابدی در جهنم زیر. این ایده جدید داشت که وجود نیروهای شیطانی در جهان تراز وسط قرار دارد در برابر خدا و مصمم به پریشان خود مردم است. حتی اگر صاحب اقتدار بیش از همه او را به طور موقت واگذار و کنترل این جهان برای برخی از مرموز دلیل. اما نیروهای شیطانی که زمان کمی باقی مانده است. خدا به زودی به دخالت در امور دنیوی به نابود کردن همه چیز و هر کس که مخالف او و را در یک قلمرو برای خود درست پیروان پادشاهی خدا, بهشت روی زمین است. مهم ترین این پادشاهی دنیوی خواهد آمد نه تنها به کسانی زنده اما همچنین برای کسانی که فوت کرده اند. در واقع خدا را تنفس زندگی را به مرده بازگرداندن آنها به وجود زمینی. و خدا را همه مردگان به زندگی نه فقط میدهیم. بسیاری بودند که به مخالفت با خدا را نیز مطرح شود اما به دلیل مختلف: برای دیدن خطا از راه خود را و در نظر گرفته شود. هنگامی که آنها در حال شوکه شده و پر از پشیمانی – اما خیلی دیر شده — آنها را به طور دائم پاک شود از وجود است.

این دیدگاه از آمدن قیامت تحت نظر تفکر یهودی در این روز عیسی مسیح. همچنین از نظر او خود را در آغوش گرفت و اعلام کرد. پایان زمان است که به زودی. زمینی پادشاهی خدا است "در دست" (مرقس 1:15). خدا به زودی نابود کردن همه چیز و همه کس مخالف او و ایجاد یک نظم جدید بر روی زمین است. کسانی که وارد این پادشاهی را به لذت بردن از یک آرمانی وجود برای همه زمان. همه دیگران را نابود خواهد شد.

اما عیسی خود را پیچ و تاب خود را بر این ایده است. بر خلاف آنچه که دیگر رهبران یهودی تدریس عیسی موعظه است که هیچ کس را به ارث می برند با شکوه آینده پادشاهی توسط stringently رعایت تمام قوانین یهودی را در خود صمیمی ترین جزئیات; و یا با دقت زیر قوانین مربوط به عبادت قربانی, نماز و رعایت مقدس روز; و یا به دنبال خود خلوص طریق فرار ننگین و بدسم تاثیر گناه دیگران. در عوض برای عیسی زمینی مدینه فاضله را به کسانی که به طور کامل اختصاص داده شده به فراگیر ترین و غالب آموزه قانون خدا. که به سادگی که شامل عشق به خدا بالاتر از همه چیز با وجود مشکلات شخصی و مجدانه برای رفاه دیگران حتی زمانی که آن را بسیار دشوار است. افرادی که زندگی کامل خود خواهی عشق نیاز به توبه و بازگشت به دو "بزرگترین فرمان" یهودی کتاب: عشق عمیق از خدا (تثنیه 6:4-6) و متعهد عشق همسایه (لاویان 19:18).

این ممکن است ساده اما آسان نیست. پس همسایه خود است که هر کسی که شما می دانید دیدن و یا شنیدن در مورد همانطور که در مثل سامری خوب, عشق واقعی یعنی کمک به همه در نیاز نه فقط کسانی که در خود ترجیح محافل اجتماعی. عیسی نگران بود اصولا برای فقرا رانده شدگان خارجی به حاشیه رانده شده و حتی منفور ترین دشمنان است. تعداد کمی از مردم هستند. به خصوص کسانی که با خوب زندگی می کند و منابع فراوان. جای تعجب نیست که آن را آسان تر به فشار یک شتر را از طریق چشم از یک سوزن از برای غنی برای ورود به پادشاهی.

اکثر مردم امروز خواهد بود تعجب به یاد بگیرند که عیسی مسیح بر این باور بودند در یک بدن زندگی ابدی در اینجا بر روی زمین به جای سعادت ابدی برای روح اما حتی بیشتر است که او باور نمی کند در جهنم به عنوان محل عذاب ابدی.

در سنتی فارسی نسخه او گاهی اوقات به نظر می رسد صحبت از "جهنم" – برای مثال در هشدارهای خود در موعظه بالای کوه: هر کسی که تماس دیگری یک احمق یا که اجازه می دهد تا خود را در چشم راست و یا دست به گناه خواهد بود بازیگران به "جهنم" (متی 5:22, 29-30). اما این معابر نیست در واقع اشاره به "جهنم است." کلمه عیسی با استفاده از "جهنم." این اصطلاح اشاره نمی کند و به جای عذاب ابدی اما برای بدنام ولی فقط در خارج از دیوارهای اورشلیم به اعتقاد بسیاری از یهودیان در این زمان به بیشترین نامقدس خدا-ترک محل بر روی زمین. آن بود که در آن با توجه به عهد عتیق اسرائیل باستان تمرین کودک قربانی به خارجی خدایان است. خدای اسرائیل را محکوم کرد و ترک محل.

در جهان باستان (اعم از یونانی و رومی و یا یهودی) بدترین مجازات یک فرد می تواند تجربه پس از مرگ بود را تکذیب کرد یک مناسب و معقول بود.... عیسی توسعه این نمایش به یک منفور سناریو: اجساد کسانی که محروم از پادشاهی خواهد بود unceremoniously پرتاب به تخریب و آزادسازی زمین در این سیاره است. عیسی نگفت روح خواهد بود شکنجه وجود دارد. آنها به سادگی خواهد دیگر وجود داشته باشد.

عیسی استرس در نابودی مطلق از گناهکاران به نظر می رسد در سراسر آموزه های خود را. در یک نقطه او می گوید: وجود دو دروازه است که مردم از طریق عبور (متی 7:13-14). یکی باریک است و نیاز به یک مسیر دشوار است اما منجر به "زندگی" است. چند برو که در راه است. دیگر گسترده است و آسان و در نتیجه معمولا گرفته شده است. اما آن منجر به "تخریب". آن است که یک کلمه مهم. مسیر اشتباه نمی شود ،

بنابراین بیش از حد عیسی می گوید آینده پادشاهی است که مانند یک ماهیگیر که hauls در خالص (متی 13:47-50). پس از مرتب سازی از طریق ماهی او را نگه می دارد به آنهایی که خوب می اندازد و دیگران ، او نمی شکنجه آنها. آنها فقط می میرند. یا پادشاهی است مانند کسی که در حال جمع کردن گیاهان است که رشد در این زمینه خود را (متی 13:36-43). او را نگه می دارد دانه خوب اما پرتاب علف های هرز به یک کوره آتشین. این سوختگی نیست برای همیشه لطفا برای. آنها مصرف شده توسط آتش و پس از آن هستند و نه بیشتر.

هنوز معابر دیگر ممکن است به نظر می رسد نشان می دهد که عیسی مسیح اعتقاد دارند در جهنم است. مهمترین عیسی صحبت می کند از همه ملت آینده برای قضاوت (متی 25:31-46). برخی از آنها گفته می شود گوسفند و بز. این (خوب) گوسفند هستند کسانی که کمک کرده اند کسانی که در نیاز – گرسنه بیمار فقیر خارجی. این استقبال به "پادشاهی آماده شده برای شما از پایه و اساس جهان است." این (ستمکار) بز در حال حاضر به کمک به کسانی که نیاز دارند و بنابراین ارسال شده به "آتش ابدی آماده برای شیطان و فرشتگان او." در نگاه اول که قطعا برای تلفن های موبایل مانند جهنم از محبوب تخیل.

اما زمانی که عیسی به طور خلاصه نقطه خود او توضیح می دهد که متضاد سرنوشت هستند "زندگی ابدی" و "مجازات ابدی." آنها نه "ابدی لذت" و "ابدی درد است." مخالف زندگی مرگ است و نه شکنجه. پس عذاب است و نابودی. اما چرا آن را شامل "آتش ابدی"? چون آتش می رود هرگز. شعله های آتش, نه از عذاب رفتن برای همیشه. و به همین دلیل است که مجازات به نام "ابدی"? چرا که آن را هرگز به پایان خواهد رسید. این مردم را نابود خواهد شد برای همیشه لطفا برای. که خوشایند نیست به فکر می کنم, اما آن را نمی خواهد صدمه دیده است هنگامی که آن را به پایان رسید.

و به این ترتیب عیسی ایستاده بود در یک خط طولانی از جدی متفکران که حاضر به این باور است که خدا خوب می شکنجه موجودات خود را برای ابدیت. ایده ابدی جهنم بسیار دیر وارد در صحنه مسیحی توسعه یافته دهه پس از مرگ عیسی و honed به یک زمین خوب در موعظه از آتش و گوگرد که بعدها پیروان گاهی اوقات نسبت به عیسی مسیح خود را. اما عذاب جهنم بودند و نه موعظه یا عیسی یا اصلی خود را یهودی پیروان آنها پدید آمده میان بعد پشت دارند که نمی نگه دارید و به یهودی مفهوم آینده و رستاخیز مردگان است. بعد از این مسیحیان از فرهنگ یونانی و آن اعتقاد به این که روح بودند جاودانه و زنده ماندن مرگ است.

از حداقل زمان سقراط بسیاری از متفکران یونانی تا به حال به ایده مشترک از جاودانگی روح است. حتی اگر بدن انسان می میرد روح انسان هر دو را نمی خواهد و نمی تواند. بعدها مسیحیان که بیرون آمد از پشت محافل اتخاذ این دیدگاه برای خود و استدلال است که اگر روح ساخته شده است به آخرین برای همیشه لطفا برای سرنوشت نهایی خود را انجام خواهد داد بنابراین به عنوان به خوبی. از آن خواهد شد یا سعادت ابدی و یا عذاب ابدی.

این نوآوری نشان دهنده ناراضی ادغام عیسی یهودی دیدگاه ها و کسانی که در بخش هایی از سنت فلسفی یونانی. آن را ترکیبی عجیب و غریب یک نمایش برگزار می شود نه با اصل مسیحیان و نه توسط یونان باستان روشنفکران قبل از آنها.

هنوز هم در یکی از بازی های جالب و آرامش راه خود عیسی نمایش یا پاداش ابدی و یا نابودی کامل انجام شبیه یونانی مفاهیم تبلیغ بیش از چهار قرن پیش از آن. سقراط خود را بیان ایده ترین و فراموش نشدنی که در دادگاه قبل از آتن داوران در سرمایه اتهامات عنوان شده علیه. خود را "عذرخواهی" (که "دفاع قانونی") هنوز هم می تواند خوانده شود امروز ثبت شده توسط معروف ترین شاگرد افلاطون. سقراط آشکارا اعلام کرد که او می بیند هیچ دلیلی برای ترس حکم اعدام. در مقابل او است و نه انرژی توسط این ایده از عبور از این زندگی.

برای سقراط مرگ خواهد بود یکی از دو چیز است. از یک سو ممکن است مستلزم طولانی ترین, untroubled, خواب عمیق است که می تواند تصور است. و افرادی که نمی لذت بردن از یک خواب خوب? از سوی دیگر, آن ممکن است شامل آگاهانه وجود دارد. که بیش از حد خوب خواهد بود حتی بهتر است. معنی را حمل بر زندگی و تمام آن لذت اما هیچ کدام از آن درد است. برای سقراط کلاسیک جهان معروف ترین تعقیب کننده اش از حقیقت این امر به معنی بی پایان گفتگو در مورد عمیق افراد با به خوبی شناخته شده متفکران از گذشته خود. و بنابراین زندگی پس از مرگ ارائه هیچ بد انتخاب تنها آنهایی که خوب. مرگ بود و نه یک منبع ترور و یا حتی ترس.

بیست و چهار قرن بعد با پیشرفت در درک ما از جهان و زندگی انسان در آن مطمئنا ما می توانیم فکر می کنم که هر دو عیسی مسیح و سقراط تا به حال بسیاری از چیزهایی که درست است. عیسی مسیح آموخت که در این عمر کوتاه ما باید, ما باید خودمان را اختصاص به رفاه دیگران, فقرا, نیازمندان بیمار ستم رانده بیگانه. ما باید به او گوش دهید.

اما سقراط بود مسلما حق نیز هست. هیچ یک از ما البته می داند که چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی که ما عبور از این جهان از ناپایداری. اما دو گزینه هنوز هم قابل دوام. از یک طرف ما ممکن است از دست دادن آگاهی ما با دیگر هیچ نگرانی در این جهان است. عیسی این را دیدم که دائم نابودی; سقراط به عنوان لذت بخش خواب عمیق. در هر دو سناریو وجود خواهد داشت بدون درد بیشتر. از سوی دیگر ممکن است هنوز برای آمدن شادتر جای یک جای خوب. و بنابراین در این, بزرگترین معلم از یونانیان و بنیانگذار مسیحیت به توافق تا این حد: زمانی که در پایان ما عبور از این قلمرو زمینی ما در واقع ممکن است چیزی برای امید اما ما مطلقا هیچ چیزی برای ترس.

Ehrman کتاب جدید که از این مقاله اقتباس شده است, بهشت و جهنم: تاریخچه زندگی پس از مرگ.

تماس با ما در editors@time.com.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن